English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
complete substitution U جانشینی کالاها
subsitute U جانشینی کالاها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equation of exchange U متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
elasticity of factor substitution U کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
goods U کالاها
locum tenecy U جانشینی
succession U جانشینی
successions U جانشینی
vicarious U جانشینی
replacements U جانشینی
vicegerency U جانشینی
substitution U جانشینی
replacement U جانشینی
subrogation U جانشینی
vicariousness U جانشینی
materiel cognizance U مدیریت کالاها
shipping U ارسال کالاها
goods and services U کالاها و خدمات
class of suplies U گروه کالاها
class of suplies U طبقه کالاها
commodity agreements U قرارداد کالاها
dunnage U حفاظ کالاها
successions U ردیف جانشینی
substitution U تعویض جانشینی
elasticity of substitution U کشش جانشینی
replacement capital U سرمایه جانشینی
displacement reaction U واکنش جانشینی
standby equipment U تجهیزات جانشینی
standby time U زمان جانشینی
potential substitution U جانشینی بالقوه
partial substitution U جانشینی مصرف
substitutionary U تعویض جانشینی
paradigmatic axis U محور جانشینی
subsittution effect U اثر جانشینی
substitution effect U اثر جانشینی
substitute material U مواد جانشینی
succession U ردیف جانشینی
expromission U جانشینی بدهکار
prestowage plan U طرح باربندی کالاها
shipment sponsor U مسئول ارسال کالاها
packing U ماده محافظ کالاها.
consolidate goods U کالاها را ادغام کردن
vicarious conditioning U شرطی شدن جانشینی
who claims the succession ? U چه کسی ادعای جانشینی
symptom substitution theory U نظریه جانشینی نشانه ها
substitutional solid solution U محلول جامد جانشینی
replacement investment U سرمایه گذاری جانشینی
marginal rate of substitution U نرخ نهائی جانشینی
displacement titration U تیتر کردن جانشینی
aliases U نام جانشینی که به فایل
supersession U جانشینی لغو شدگی
alias U نام جانشینی که به فایل
import substitution policy U سیاست جانشینی واردات
supply U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
quality control U کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
supplying U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
shipment unit U یکان مسئول ارسال کالاها
supplied U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
partial substitution U جانشینی کامل برای دو کالا
The goods were shipped by air . U کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
trade off between inflation and U رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
shipping U امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
He swore to having paid for the goods . U قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
daily movement summary U خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
point of sale U محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
standard U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
u U جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
blind score U امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
free trade U شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
veil of money U نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
phillips curve U شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
cumulative delivery diagram U منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
SEPP U سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
income velocity of money U سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
secure transaction technology U سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
releasing officer U افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com